استارت اپ و راه های موفقیت در آن چیست
استارتآپها ( Startup یا Start-up) کسبوکارهای نوپا و تازه تاسیس هستند که می توانند شامل شرکت یا تجارتی باشند که در جریان آن یک ایده خام، به کمک تلاش یک فرد یا گروه خاصی در راستای تولید یک محصول یا ارائه خدمات، گسترش یابد. همچنین استارت آپ ها توسعه سریعی دارند تا زمینه را برای فروش و گسترش آن ایده یا محصول فراهم نمایند.
استارتاپ بر نیازهای جامعه تمرکز دارد و سعی در ارائه راهحل خلاقی برای آن نیازها دارند. از ویژگیهای اصلی و مهم در اهمیت استارت آپ، تمرکز و تلاش برای رشد و توسعه هدف است. معمولا استارت آپ را تعداد افراد محدودی تشکیل میدهند و همچنین سرمایه اولیه این شرکتها اندک است. با توجه به درآمد محدود یا هزینه های بالا، اکثر این استارت آپ ها در دراز مدت پایدار نیستند و بدون کمک سرمایه گذاران دوامی نخواهند داشت و به طور میانگین از هر ۱۰ استارت اپ، معمولا فقط یکی از آنها موفق میشود چرا که محیط استارت آپی بسیار چالشی است.در واقع استارت اپی موفق است که در جستجوی تولید و بازاریابی مناسب باشد.
کارآفرینی و راه کارهای موفقیت در آن
تفاوت استارتاپ و کسب و کار
در ابتدا ممکن است استارت آپ را معادل کسبوکارهای کوچک بدانیم، در صورتی که با توجه به شباهت های استارت آپ و کسبوکارهای کوچک، اما تفاوتهایی هم دارند. تمامی تجارت ها و شرکت های کوچک استارت آپ محسوب نمی شوند، ولی تقریبا تمامی استارت اپ ها در ابتدا بهصورت یک تجارت کوچک شروع به فعالیت می کنند.
- – در استارت آپ ها معمولا یک ایده نو مطرح میگردد و رشد سریعی دارد .
- – این ایده معمولا از طریق تکنولوژیهای جدید و وابسته به اینترنت اجرا میشود.
- – رقابت در استارت آپ بسیار مهم است. چیزی که ممکن است در هر کسبوکار کوچکی وجود نداشته باشد.
- – معمولا استارت آپ توانایی این را دارد که رفتار و فرهنگ مصرفکننده را در یک جامعه تحت تاثیر قرار دهد.
- – نحوه تامین مالی در استارت آپ ها متفاوت است و اغلب از طریق سرمایه گذاران انجام می شود.
هر تجارتی میتواند یک استارت آپ باشد، بهشرطی که نوآوری داشته باشد و ایدههای جدیدی خلق کند.
انواع استارت اپ ها
-
استارت آپ سبک زندگی
استارت آپی محسوب می شود که با زندگی روزمره ما در ارتباط است. این دسته از استارتاپها مختص کسانی است که خود را وقف یک کار کردهاند و جدا از مقاصد اقتصادی، علاقهی بسیار شدیدی به انجام آن کار دارند. مثلا کسی که عاشق ورزش است و در کنار باشگاه، مرکزی برای ارائه مشاورههای تغذیه و ورزش درمانی تاسیس میکند و ممکن است در آینده آموزش مربیگری را نیز به مجموعه خود اضافه کند. این افراد توسط عشقی که نسبت به یک زمینه کاری خاص دارند هدایت میشوند و پول، محرک اصلی آنان نیست.
-
کسب و کارهای کوچک
این دسته از کسبوکارها برای مقیاس کوچک تاسیس میشوند. دفتری کوچک، سرمایهای کم و کارمندانی که اغلب دوست یا آشنا و یا از یک خانواده هستند، اصلیترین ویژگیهای کسبوکار کوچک تلقی میشوند. اولین مشتریهای این نوع کسبوکار را نیز آشنایان تشکیل میدهند.
-
استارت آپ های مقیاس پذیر
این مدل، سود و بازدهی بیشتری دارند و معمولا باهم تشکیل یک گروه میدهند، به طوری که چند ایده خوب در کنار هم ایده ناب تری را تشکیل می دهد.
گوگل، اوبر و فیسبوک سه مثال شاخص این دسته از استارت اپها هستند. کارآفرینانی که سراغ این نوع استارتاپ میروند به پتانسیلهای ایده خود برای جهانی شدن و ایجاد تغییرات بزرگ ایمان دارند. بدیهی است که تمام تلاشها در این زمینه به موفقیت در مقیاس بزرگ منجر نمیشوند. ایدههایی مناسب این شاخهاند که شامل آشکار کردن یک تقاضای پنهان یا ارائه یک مفهوم جدید باشند.
-
استارت آپ های قابل خرید
بعضی از کارآفرینان به جای تاسیس یک استارتاپ و همراهی آن تا نقطهی اوج، ترجیح میدهند ایده خود را به نقطه قابل قبولی رسانده و سپس آن را بفروشند. برای مثال میتوان از ساخت یک فروشگاه اینترنتی با امکانات و طراحی قوی و سپس فروش آن به دیگر کارآفرینان یا مدیران یاد کرد.
-
استارت آپ های اجتماعی
در این استارت اپ ها نگاهشان بیشتر دنبال تبدیل دنیا به مکانی بهتر برای انسان ها است. هدف این استارتاپها مقیاسپذیر شدن و ایجاد سود نیست. آنها در درجه اول به بهتر کردن شرایط دنیا از طریق حل یک مشکل عمومی فکر میکنند و در درجه دوم به دنبال ایجاد سود هستند.
-
استارت آپ های شرکت های بزرگ
شرکتهای بزرگ باید در کنار حفظ کارایی و اثربخشی عملیات (کاهش هزینهها و بهینه کردن فعالیتها)، خود را در شناخت نیازهای مشتریان به روز نگه داشته و در کشف و بهرهبرداری از فرصتهای جدید ثابت قدم باشند. تمرکز و اتکا بر یک مدل کسبوکار ثابت در بازار پیچیده و پویای امروزی، عامل سقوط تلقی میشود. تلاش برای کاهش هزینهها شرط لازم و تلاشی همیشگی برای کسبوکار ها است اما هیچ گاه شرط کافی نیست. رقابت دو شرکت اپل و سامسونگ مثالی است که نیاز مبرم شرکتهای بزرگ به نوآوری و خلاقیت را اثبات میکند.